حبس بخاطر برف
در پست : اولیّن ابلاغ بعد از فارغ التحصیلی از مرکز تربیت معلم شهید بهشتی زنجان توضیح دادم که چگونه بعد از بازگشت از خرمدره و توافق با روستاییان روستای دربهان قاقازان در آن خانه بزرگ و دور از روستا مستقر شدم ، یک روز صبح در اوایل دی، برای خروج از اتاقی که در آن سکونت داشتم و در خروجی آن ،به حیاط و باغچه باز می شد با مشکل مواجه شدم. هر چه برای باز کردن در اتاقم بیشتر تلاش می کردم کمتر موفق می شدم. از شیشه بالای در به بیرون نگاهی انداختم .با کمال تعجب دیدم که انبوهی از برف متراکم شده تا سقف خانه را احاطه کرده و من عملا زندانی شده بودم . در این فکر بودم تا از دالان منتهی به اتاق های خانه راهی به بیرون باز کنم ، که صدای اهالی روستا را شنیدم، که برای کمک به من آمده بودند . آنها می گفتند که ازفدیمی ها نقل شده ، معمولا کولاک های زمستانی در این روستا و در این خانه تا کنون چندین معلم را زندانی کرده است. از آن روز به بعد زندگی در سرمای و کولاک یاور نکردنی قاقازان برای من آغاز شد و تازه فهمیدم که اینجا کجاست و سرما و باد قاقازان چرا زبانزد است .
- ۹۴/۰۶/۰۵