یادداشت های روستا

رویدادها و خاطرات معلمان در مناطق محروم و روستایی

یادداشت های روستا

رویدادها و خاطرات معلمان در مناطق محروم و روستایی

مشخصات بلاگ

رضاکاظمی هستم دبیر ادبیات منطقه
ضیا آباد قزوین مقیم و ساکن شهر خرمدره . این وبلاگ متشکل از معدود پست های وبلاگ اصلی یاداشت ها می باشد که آت وب بعد از خرابی سرور بلاگفا متاسفانه از بین رفت و تنها تعدادی از مطالب آن را که به صورت word ذخیره نموده بودم را توانستم دوباره در این سرور بیاورم ، وبلاگ اصلی برای شرکت در مسابقات وبلاگ نویسی توسط اینجانب نگارش گردید و بعد از کسب جوایز متعدد به تکمیل آن اهتمام ورزیدم که متاسفانه به خاطر مشکلات سرور بلاگفا یطور کل از بین رفت و وبلاگ کنونی در سرور بیان مختصری از آن وبلاگ است که امیدوارم مورد رضایت قرار گیرد . این وبلاگ تقدیمیست به تمامی معلمان ، بخصوص منطقه روستایی قاقازان استان قزوین ،

روستای قلات قاقازان - سال های اول معلمی

دوشنبه, ۶ مهر ۱۳۹۴، ۱۰:۰۵ ب.ظ

چای تازه رنگ انداخته بود که ناگهان

عفت و برادرش ابراهیم دو دانش آموز  سرمازده و سراسیمه

در حالی که صورتشان از شدت سرما سرخ شده بود ،

وارد آبدارخانه مدرسه ( راهنمایی ) شدند. 

بی اختیار دلم به حالشان سوخت و

برای گرم شدن به کنار بخاری دعوتشان کردم.

دعوت همان و ضربه دست پر قدرت ابی به آرلن پر از چای و

افتادن آن روی موزائیک کف کلاس و شکستن همان .

با ریختن چای تازه دم بر روی زمین حیرت زده

به چای و آرلن شکسته و آن دو می نگریستم.

با عصبانیت کاغذ و قلمی برداشتم و نامه ای به حاج برات که

پدر بزرگ مادری آنها بود نوشتم و کتبا اخراج آنها را از کلاس اعلام نمودم.

ولی چهره مظلوم و سرمازده آنها باعث شد تا

نامه را پاره کنم و به فکر خریدن یک قوری برنجی و ضد ضربه بیفتم.

  • رضا کاظمی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی